محل تبلیغات شما

❤️ یک عصرِ پاییزی در گوشه-کنارِ 'تو' ❤️



یکی از وحشتناک ترین چیزایی که بهش فکر میکنم نظریه بیگ بنگه. بیگ بنگ اگر واقعیت داشته باشه خیلی غم انگیزه. اینجوری یعنی خدایی در کار نیست، یعنی ما روی زمین تنهای تنهاییم. یعنی ما همگی نقص داریم و زندگی ما بر پایه ی شانس شکل گرفته! یعنی ما روی زمین تنهای تنهاییم و خدایی وجود نداره که صدای مارو بشنوه؟! اگه اینجوری باشه خیلی غم انگیزه.
فروید میگه خدایی وجود نداره و اینکه مردم توی ذهنشون دنبال خدا هستن، بخاطر اینه که چیزی داشته باشن تا بهش وابسته بشن و ازش امید بگیرن چون میترسن با تنهایی خودشون مواجه بشن. غم انگیزه. کاش خدا باشه. اگه باشه، ما دیگه تنها نیستیم. اگه باشه خدا از ما در برابر همه ی غصه هایی که داریم محافظت میکنه. اگه باشه حتی ما رو از ترس عدم وجود خدا و تنهایی ابدی هم محافظت میکنه.
چطور کسی تا به حال خدا رو ندیده؟! خدایی که پر از خوبیه، چطور میتونه بد بیافرینه؟!!! اگه خدا اون چیزیه که اینا میگن، یا کامل نیست، یا بدی هم در وجودش هست. مگه میشه خوب مطلق که توش هیچ بدی وجود نداره، شیطان رو بیافرینه؟!!!! اگه اونقدر توانمنده، چطور نتونسته جلوی شیطان رو بگیر یا ذات شیطان رو تغییر بده؟!! یعنی خدا و شیطان نیروی یکسان دارن تا تعادل جهان برقرار باشه؟! یعنی خدا و شیطان همون خوب و بد مطالقی هستن که به طور مساوی تعادل جهان رو حفظ میکنن؟! اگه اینجوریه پس ما نمیتونیم توسط خدا آفریده شده باشیم و این یعنی ما کاملا اتفاقی "به وجود" اومدیم! اما اگه اون چیزی که اونا میگن درست باشه، خدا دیگه نمیتونه بخشنده و مهربان باشه، خدا به شیطان اجازه داده تا مارو فریب بده و امتحانمون کنه. هر روز امتحان پشت امتحان! این یعنی خدا حوصله ش سر رفته و میخواد بازی کنه. این یعنی خدا یه بچه س که از بازی کردن لذت میبره و بهشت و جهنم رو هم قرار داده تا برای امتحان های غیر منطقی مثل پوشاندن مو و ارتباط با جنس مخالف و چیزای شبیه به این به انسان ها پاداش یا عذاب بده!و این کاملا مخالف آیه ی قرآن هست. مگه خدا نگفته زن و مرد رو برای هم آفریده؟!! پس چرا ارتباط بین دو جنس میتونه گناه یا حلال باشه و حلال شدنش هم وابسته به چند کلمه!!!!! واقعا چی درسته؟!!! اینایی که خدا رو از ابتدا قبول داشتن و دارن، چطور به سوال هاشون پاسخ دادن؟! یا بدون اینکه پاسخی بدن راهی رو انتخاب کردن که نمیدونن به چی ختم میشه؟!!!! نبود خدا وحشتناکه! من ترجیح میدم خدا باشه. اما یه چیز خیلی مهمتر اینه که باور ما به وجود خدا چیزی غیر از اینه که ما امید داشته باشیم گرفتن هر چیزی که میخوایم و خودمونو به سمت خوب بودن بخاطر خدا سوق بدیم؟!! و این میشه همون احساس وابستگی که فروید گفت. غم انگیزه. خیلی غم انگیزه. و از همه غم انگیز تر اینه که خدایی که اونا میگن وجود داره، اگه تردیدی داشته باشیم و دنبال حقیقت بگردیم و نفهمیم کدوم راه درسته، اگر تردیدمون بخاطر عدم پیدا کردن حقیقت به سمت دیگه ای باشه، بخاطرش تا ابدیت مجازات میشیم و این با عدالت خدا نمیتونه جور باشه. بیشتر از چیزی که به نظر میرسه غم انگیزه

یه وقتایی احساس میکنم اشتباه کردم
باید فیزیک میخوندم
شاید دیر فهمیدم روانشناسی نمیتونه انتخاب من باشه
روانشناسی سنگینه
باید ببینی و سکوت کنی
و قضاوت میشی
هر روز و هر لحظه و هر لحظه و هر لحظه قضاوت میشی
و کسی نمیفهمه چه قضاوتیه
کسی نمیفهمه پشت ظاهر آرومِ یه علم آموز چه غمی میتونه باشه وقتی که بهش توصیه میکنن
اشتباه کردم
حالا مدام احساس میکنم سنم بالا رفته و برای یه شروع خیلی دیره
یه شروع مزخرف
یه مقطع جدید و مزخرف
یه لیسانس
یه ارشد
یه دکترا.
ولی چه اهمیتی داره وقتی اشتباه کردی
شاید امروز بگم فیزیک
شاید از بچگی عاشق ستاره ها بوده باشم و نجوم علاقه ی من باشه
اما از کجا معلوم بعدش پشیمون نشم؟!!!
من با عقل ۱۴-۱۵ سالگیم چیکار کردم؟!
چطور به عنوان یه بچه تونستم به خودم اعتماد کنم و بفهمم واقعا چی میخوام
ولی این فقط من نیستم که اینجوری ام
اگه همه ی آدما روانکاوی بشن، شاید ۹۰ درصدشون بفهمن چقدر اشتباه کردن
شاید بزرگترین اشتباهم رویکرد تحلیلی بود که باعث میشه همه چیزو بفهمم
بفهمم و سکوت کنم و غم زده بشم
غمگینه نه؟!
هنوز امیدوارم اعتماد به دوره ی تینیجری درست بوده باشه
هنوز امیدوارم.

آخرین جستجو ها

خبرنامه آنلاین ab-rafiee.com مارکت سنتر - mrketcenter خلق بهترین طعم ها tissiphoxy Tyson's game gipacomca postsikegvert پرستوی بهار creasapamel نصرآباد ماربین اصفهان